دیونه تو صفحات وبلاگ نویسندگان
ز دل ثنای حقی داشتیم بر چشم نوای یاران داشتیم ز دوری یاران ما هر شب شوق دیدار و رخ مهوش دلداری داشتیم افسوس برفت آن وقت خوشی نزد یاران که امروز ز دل ما هوای یاری داشتیم چون اشک فتاده بر گونه های یاران دور مانده بر شور چشمی داشتیم باز رخ یاران ز دل ما نوایی بکرد بر سر زلف یار نی غمازی داشتیم چون ساز نینوایان بر سر دل عطش دیدار رفیق قدیمی داشتیم در مسلک یاران غمازی چه خوش است که دیده ز صد شنیده نجوایی داشتیم افسوس برفت آن وقت جوانی در پس نوشتاری بیهوده که امروز در ماتم آن زمان آه و فقانی داشتیم یا حق شعر غمازی تقدیم به دوست عزیزم میثم که در رابطه با گذر زمان شعری خواسته بودند با تشکر از حضور فرد فرد شما سروران موضوع مطلب : شعر پیوند روزانه لوگو آمار وبلاگ
امکانات جانبی |
|